• وبلاگ : پيام ها و پيامك هاي زيبا
  • يادداشت : ضرب المثل هايي از تمامي دنيا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اينم يه شعر ديگه براي دوست خودم :

    پيش از آني كه به يك شعله بسوزانمشان

    باز هم گوش سپردم به صداي غمشان

    هر غزل گر چه خود از دردي و داغي مي سوخت

    ديدني داشت ولي سوختن با همشان

    گفتي از خسته ترين حنجره ها مي آمد

    بغضشان شيونشان ضجه ي زير و بمشان

    نه شنيدي و مباد آنكه ببيني روزي

    ماتمي را كه به جان داشتم از ماتمشان

    زخم ها خيره تر از چشم تو را مي جستند

    تو نبودي كه به حرفي بزني مرهمشان

    اين غزلها همه جانپاره هاي دنياي منند

    ليك با اين همه از بهر تو مي خواهمشان

    گر ندارد زباني كه تو را شاد كنند

    بي صدا با دگر زمزمه ي مبهمشان

    شكر نفرين به تو در ذهن غزل هايم بود

    كه دگر تاب نياوردم و سوزاندمشان